خب تعطیلی که تکذیب شد. منم رفتم دو ساعتی رو سر کلاسی نشستم که تعریف رزومه و انواع رزومه رو برام گفت و بالاخره از دست روش پژوهش خلاصی پیدا کردم! بچه ها توطئه کرده بودند کلاس رو کنسل کنند من یک کاره رفتم نشستم سر کلاس گفتم بسه بذارید تموم شه. کلی فحش خوردم ولی یک ذره هم اهمیتی نداشت. بعدش هم تشکیل کلاس هیچ ارتباطی به حضور من نداشت!

عصری یهو تصمیم گرفتم فردا برم باز یقه بهرامی رو بگیرم که چی شد؟ اول دی شد و حقوق من چی شد؟ قرارداد ما چی شد؟ بیمه من از کجا معلوم واریز میشه؟ و اگه جواب درستی نگرفتم ول کنم بیام. بسه بیگاری. دلم برای خودم می سوره.

تو فکرم کدوم استادها رو بیارم روز دفاع به عنوان استاد مدعو. هرچی فکر می کنم دو حالت داره.

ظاهر کار من خوب نیست. اگه یه آدم داغون رو بیارم که هیچی نمی فهمه و اصولا گیر هم نمیده (که اصولا میشه یکی از اساتید خانم!) ریسکه. چون ظاهر کار خوب نیست ممکنه به سرش بزنه گیر بده.

اگه یه آدم باسواد رو بیارم مثل میرزایی می فهمه پشت کار چه خبره و میشه باهاش درمورد معماری پروژه و . حرف زد و روی اون کار مانور داد. به وضوح هم درک می کنه فرق یک بک اند کار و یک فرانت اند کار رو. ولی اینم ریسکه چون بچه ها میگن خیلی سر کلاس به جزئیات گیر میده.

لویس لیت هم با من خوبه، ولی ترم پیش اشک یک گروه رو سر دفاع در آورد. اونم اگه بخواد گیر بده نمیشه کاریش کرد.

کاش میتونستم ظاهرش رو درست کنم و اون وقت دیگه به mercy کسی نیاز نداشتم. ولی فکر نمیکنم. مگر اینکه فردا از کار بیکار بشم.

فکر کنم یه نیروی جدید هم بهمون اضافه شده. اگه 30 روز کار کردنم هیچ بشه چی؟ احتمالا افسردگی ام شدید تر میشه!

هنوز 2 ساعت و ربع ویس دارم.

درطول این سه سال هیچ شب یلدایی نبوده که ما آشتی باشیم باهم. جالب نیست؟ اینقدر این ارتباز ما ثبات نداره که دیگه ترجیح میدم کات شده بمونه.

کلاس ,میشه ,بیارم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دکتر غزل فرا صنعت پارسیان وبسایت شخصی علی یزدانی - نوشته های من لاستیک سواری فالکن « مرجع مشاوره و آموزش گردشگری » کسب درآمد حلال اینترنتی کارتونت آسان و زودبازده